فکر مرگ برایش ناگوار نبود زیرا در زندگی هرگز روی خوشی و آسودگی ندیده و به عکس پیوسته در خدمت این و آن گذرانده و نفس راحتی نکشیده بود و از اینجور زندگی داشت خسته می شد. از فکر مردن وحشتی هم نمی کرد زیرا علاوه بر ارباب هایی نظیر واسیلی آندره ایچ که او خدمت شان می کرد پیوسته خود را زیر دست ارباب دیگری احساس می کرد. همان اربابی که او را به این زندگی فرستاده بود و می دانست که بعد از مرگ هم زیر دست او خواهد بود و این ارباب فریبش نمی داد و آزارش نمی کرد. (کتاب ارباب و بنده – صفحه ۶۹)
مبلغ واقعی 25,000 تومان 60% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 10,000 تومان